تفال به حافظ پنجشنبه ۱8 اردیبهشت ۱۴۰۴؛کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی…..

تفال به حافظ پنجشنبه ۱8 اردیبهشت ۱۴۰۴؛کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی.....

اثاثه سقوط از آثار ادبی یکی از اعتقادات باستانی این مرز است. با گذشت زمان ، ساکنان این خاک حق داشتند از ادبی که فکر می کردند بهره مند شوند. با این حال ، با گذشت زمان ، فقط به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

شوکی و مودی باکی
بدون تو به تو بیا

من ممکن است از شور و شوق با دو نفر او گفته باشم
خانه های سلمی خوب سلمی است

عاملی
کشور آنا کانتیلا و شاکی خاتلی

که گل سرخ می کند تا گسل دامن پاکت را تقصیر کند
که چنین قطره ای روی برگ گل خلوص

خاک پاهای شما بر روی لاله و گل آب داد
chu klk sna ‘rqm zd be abi u khaki

صبا عباس.
و شال کرم زاکی

بگذارید نرم تنبل باشد
که از راهرو درب متولد می شود و

هیچ تاثیری روی من ندارد
اری من تأثیر Mirac خود را دارم

توضیحات حسن چگونه است
این مانند صنعت الهی فراتر از ادراکی است

توضیحات فرهنگ لغت: هیچ کلمه ای برای این غزل وجود ندارد.

تفسیر عرفانی:

1- هافیز در بیت های هفتم تا نهم می گوید:

تنبلی را ترک کنید. در کار خود تشدید شوید و وقت بگذارید زیرا این یک نمونه مشهور است که پایتخت عاشقان از طریق عشق ، چابکی و هوش است.

جدا از چهره خوب ، بدن زیبا و خلق و خوی خوب شما از من خارج نمی شود. من کارهای خوب زندگی شما را از چهره شما می بینم و می دانم.

هافیز نمی تواند از زیبایی شما صحبت کند زیرا کار خدا بالاتر از ادراک و شناخت است.

اکنون باید اهداف خود را تفسیر کنید.

تفسیر غزل:

مهمترین وضعیت کار سخت و چابکی مهمترین شرط کار سخت است. اگر واقعاً قصد انجام این کار را دارید ، باید تنبلی را کنار بگذارید و تلاش خود را افزایش دهید. هدف بزرگ نیاز به تلاش بیشتر و بیشتر دارد. پس از آن ، راه خود را تعیین کرده و وارد عمل شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی