حالا چشم بورس و سهامداران به مسعود بیزیکیان و تیم اقتصادی است که همگی روز قبل از مجلس رای اعتماد گرفتند. راه سختی در پیش رو دارند و اولین قدم ها می تواند چشم انداز دیگری را برای بازار سرمایه رقم بزند که نوعی خرید در آینده است. شاید به همین دلیل است که روند معاملات در آخرین روز کاری هفته پس از منفی شدن متوالی دلار به پایان رسید.
بر این اساس در معاملات روز چهارشنبه 31 مرداد 1403 شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با 4652 واحد افزایش نسبت به روز کاری قبل به سطح 237207 واحد رسید. شاخص کل هم وزن بورس با 348 واحد افزایش روی عدد 639 هزار و 29 واحد قرار گرفت.
4 سال پر فراز و نشیب برای بورس
حمید میرمئینی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با اقتصاد 24 به بررسی عوامل به وجود آمده در بازار از مرداد 1398 پرداخت و می گوید: پس از مرداد 1398 و ترکیدن حبابی که در آن زمان به درستی مدیریت نشد، وضعیت در جهتی متفاوت است اکنون پس از 4 سال بازار سرمایه ما علاوه بر اینکه بازدهی قابل قبولی نسبت به تورم و بازارهای موازی نداشته، متحمل زیان نیز شده است. در بسیاری از نمادها بدون اصلاح قیمت دوباره شاهد افت محسوس بودیم و این ضرر جبران شد.
بیشتر بخوانید: آیا بورس جلوه عملی وعده های حمایتی را در صحنه معاملات خواهد دید؟
به گفته وی، بخش عمده ای از این وضعیت ناشی از سیاست های اقتصادی دولت سیزدهم و در وهله دوم تنش های سیاسی اخیری است که کشور با آن درگیر بود. علاوه بر تخلیه حباب که در دوره اوج شاخص (1388) رخ داد، در این مدت شاهد اتفاقات مختلفی بودیم که همگی در جهت آسیب رساندن به بورس بود. اکثر شرکت های فعال در اقتصاد ما در بورس حضور دارند و هر بی انضباطی در آنها رخ می دهد خود را در بورس نشان می دهد. کسری بودجه، قیمت گذاری اجباری و تعیین نرخ ارز و… همگی روی سودآوری شرکت ها تاثیرگذار هستند.
کاهش شاخص تشکیل سرمایه ثابت
این کارشناس بازار سرمایه می افزاید: همه این موارد دست به دست هم داد که در نهایت حاشیه سود شرکت ها به ویژه شرکت های بزرگ بازار سرمایه مانند پتروشیمی، فولاد و صنایع معدنی عمدتاً حاشیه سود آنها در حدود 40 درصد به 10- رسیده است. 15 درصد این میزان کمتر از نرخ تامین مالی است که در اقتصاد وجود دارد و کمتر از رشد تورم است. شاخص تشکیل سرمایه ثابت در 10 سال اخیر به ویژه 3 سال اخیر نشان می دهد که در این زمینه افت محسوسی داشته ایم. طبق یک روایت، سرمایه گذاری به هیچ وجه موجه نبود. این در حالی است که به عنوان یک کشور در حال توسعه همه سیاست های ما باید در راستای تولید و سرمایه گذاری باشد.
درمان بورس مدت زیادی طول می کشد
میرمعینی ادامه می دهد: مبنای ارزیابی قیمت سهام، سودآوری آتی است. اگر قرار باشد در آینده روال سودآوری منفی داشته باشیم و بازدهی خوبی در انتظار سرمایه گذاری نباشد، این وضعیت ادامه خواهد داشت. اگر شرایط سیاسی کشور تغییر نکند، نه تنها بازار سرمایه، بلکه کل اقتصاد و صنعت ورشکست می شود، زیرا حتی درمان این وضعیت سال ها طول می کشد و بنابراین کار بسیار سختی برای دولت جدید است.
به گفته وی، بورس نیز به دنبال نشانه ها و نشانه هایی از تغییرات مثبت در آینده است. بنابراین ابلاغ هر نوع اصلاح و تغییر در عوامل اساسی نرخ ارز و بودجه و نحوه مداخله دولت در قیمت گذاری و راه اندازی مجدد خصوصی سازی و … می تواند بازار سهام را احیا کند.
بازار سهام دیگر نباید تابع شرایط اقتصادی باشد
حمید میرمئینی نیز بر نقش بازار سرمایه تاکید می کند و توضیح می دهد: موضوع دیگر این است که خود بازار سرمایه باید به نحوی در تحولات و اصلاحات اقتصادی آینده ایفای نقش کند. بورس به عنوان بازار تامین مالی مناسب و بازار مطمئن برای سرمایه گذاری باید ساختارهایی ایجاد کند که از تضییع حقوق سهامداران جلوگیری کند و امنیت را ایجاد کند که هیچ دولتی با هیچ سازوکاری نتواند به حقوق سرمایه گذاران پایمال کند. شاید بهتر باشد سیاست اقتصادی داشته باشیم.
به گفته وی، این عوامل باید در قالب یک برنامه جامع سیاسی و اقتصادی شکل بگیرد. بازار سرمایه ما از زمان ایجاد تا کنون بیشتر نقش تابع شرایط اقتصادی را داشته و موتور محرکه آن نبوده است. شاید از این به بعد به آن نقش بدهند و مالکیت بخش خصوصی را به رسمیت بشناسند. در این صورت ممکن است نقش بازار سرمایه افزایش یابد.