فیلم نت نوشت: «قهوه پدری» پس از چندین برنامه رئالیتی مفرح، بازگشتی به دنیای سریال سازی برای مهران مدیری محسوب می شود و کارگردانی که علاقه مند به طرح مسائل حساس در پس زمینه جامعه است، با این اثر توانست. تا موج خزنده ای از انتقاد از این قسمت ها ایجاد شود. ابتدا به مخاطب اجازه دهید سریال را بشناسد و با مخاطبانش ارتباط خوبی برقرار کند.
نمادسازی در دنیای فیلمسازی کارگردانی تفاوتهای آشکاری با روند نمادگرایی در تولیدات متعارف سینما و تلویزیون دارد. این کارگردان از قدیم و زمانی که کمدی آیتمی برای تلویزیون می ساخت به نمادسازی توجه ویژه داشت و زمانی که فرصت حضور در سینما و نمایش خانگی را پیدا کرد این خلاقیت را به اوج خود رساند. «قهوه پدر» نیز در راستای چنین دغدغه ای تعریف شده و نوک پیکان آن به سمت مفاسد اقتصادی و رانت خواری است که یکی از معضلات اصلی اقتصاد کشور و مقوله ای بسیار آشنا برای مردم ماست.
در چنین مختصاتی، اگرچه شخصیت پردازی ها در ظاهر طنز است و با سیاست های معمول چنین افرادی که نخبه نیستند همخوانی ندارد، اما می توانند ترجیحات آن افراد را با بیان دیگری به مخاطب منتقل کنند. در حین این انتقال پیام، به دلیل شخصیت پردازی نرم این افراد، به دلیل مصادف شدن پیامدهای جدی این فساد با طنز مردم، خنده مخاطب می گیرد و این همان هدفی است که کارگردان همواره به دنبال آن بوده است. تولیدات و این بار در «قهوه پدر». با بلوغ بیشتر به سرمایه های خود دست یافته است.
در واقع مخاطب با جنبه های آشکار و پنهان مفاسد اقتصادی و رانت خواری آشنا می شود و با آن ارتباط برقرار می کند و با تقابل آن موقعیت های جدی با شخصیت های طنز، به آن خلاقیت ها می خندد و مصمم به دنبال کردن آن ها می شود.
این گونه گروتسک ها، استاد مهران مدیری است. کارگردانی که در سریال های قبلی خود و حالا در «قهوه پدر» تجربیات خوبی در این زمینه کسب کرده است، توانسته سطرهای قدرتمندی از این نقد اجتماعی را روایت کند و قضاوت را بدون قضاوت به عهده مخاطبش بگذارد.
نکته جالب این حوزه این است که عموماً کمدی های سیاه نیازمند فرآیندی دشوار برای توضیح و تحلیل هستند. از یافتن موضوع که عموماً اجتماعی است تا نویسندگی، تدوین و امور اجرایی، برای نویسنده و کارگردان دشواری های زیادی ایجاد می کند، زیرا پیشبرد موازی تلخی و حسرت حقیقت با رویه ای طنز کار دشواری است. که آزمون مهمی برای فیلمساز محسوب می شود و به همین دلیل. دلیلش هم این است که برخی با دانستن این مسیر سخت، این شکل از فیلمسازی را به او هدیه می دهند.
این سیال بودن فضای داستان که در «قهوه پدر» به چشم می خورد، حاصل همین مهندسی دقیق است که اجازه نمی دهد هیچ یک از جنبه های مفهومی از کادر خارج شود یا بر مفهومی دیگر مسلط شود. مقایسه ای جالب که شباهت های زیادی با سینمای نئورئالیسم ایتالیا پس از پایان جنگ جهانی دوم دارد، با این تفاوت که در آنجا نمادگرایی بر اساس آثار اجتماعی صریح ترسیم می شد، اما در اینجا مقوله های انتقادی در فضایی کمیک و تا حدودی پوچ مطرح می شوند. . .
«قهوه پدر» در چند قسمت ارائه شده توانسته میخ مفهومی خود را بر ذهن کنجکاو مخاطب بکوبد. در این مختصات، تنوع شخصیت پردازی به خوبی قابل لمس است و به آنها اجازه می دهد تا پازل شکل گیری نقدهای مفهومی را تکمیل کنند. این سریال تاکنون از جواد رضویان متفاوتی رونمایی کرده است که برگ برنده بازی هاست و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. تعلیق خوبی در داستان شکل گرفته که قرار است با تزریق بازیگران و اتفاقات دیگر اتفاقات بزرگ تری را رقم بزند. این شکل از خلق تعلیق در آثاری از این دست که دارای مفاهیم انتزاعی هستند نادر بوده است.
همه این پارامترها مخاطب را برای تماشای قسمت های بعدی «قهوه پدر» بسیار کنجکاو می کند و این به معنای افتتاحیه مناسب و خوبی برای یک کمدی انتزاعی انتقادی است.
مجتبی اردشیری