اکونومیست نوشت: سخت است که بدانیم بخندیم یا وحشت کنیم. طرح صلح 28 ماده ای آمریکا برای پایان دادن به جنگ در اوکراین آنقدر نادرست، مبهم، نامتعادل و غیرعملی است که هرگز در یک دنیای عادی دیده نمی شد – و اگر فاش می شد، بی سر و صدا کنار گذاشته می شد.
بر اساس گزارش میهن تجارت، اما این زمان ها عادی نیست. هنوز ممکن است – شاید حتی محتمل – که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اصرار داشته باشد که اوکراین این طرح یا چیزی بسیار مشابه را تا روز شکرگزاری بپذیرد. اگر رئیس جمهور ولودیمیر زلنسکی امتناع کند، ترامپ احتمالاً دسترسی اوکراین به سیستم های اطلاعاتی و تسلیحاتی پیشرفته ایالات متحده را قطع خواهد کرد – همانطور که اوایل سال جاری برای مدت کوتاهی این کار را انجام داد و عواقب ویرانگری خواهد داشت. زلنسکی در یک پیام ویدئویی به ملت در 21 نوامبر در کیف هشدار داد که اوکراین “یکی از سخت ترین لحظات تاریخ خود” را پشت سر می گذارد. همانطور که ولتر گفت: خدایا مرا از شر دوستانم نجات بده.
در میان ابهامات و ابهامات این طرح – به عنوان مثال، اوکراین را از شلیک موشک به مسکو یا سنت پترزبورگ، اما نه هر جای دیگر در خاک روسیه، منع میکند و هیچ محدودیتی برای حملات روسیه قائل نیست – یک معامله ساده به وجود میآید. در ازای توقف تهاجم، روسیه با حفظ تمام سرزمینی که تصرف کرده و حتی مناطقی را که هنوز تصرف نکرده است، پاداش می گیرد. بازگشت به جامعه بین المللی، از جمله در قالب بازگشت به گروه G8؛ و از کاهش تحریم ها و فرصت های گسترده برای کسب درآمد سود می برد. اوکراین آتشبس، فرصتی برای تجارت و تضمین آمریکا مبنی بر عدم حمله مجدد روسیه به آن را دریافت میکند.
چرا اینقدر بد است؟ اول، جزئیات این طرح آینده ای بسیار ناامن را برای اوکراین تجویز می کند. زلنسکی باید شهرهای بزرگی را که پر از جمعیت است و قرار است به روسیه تحویل دهد، واگذار کند. همچنین باید استحکامات گسترده ای را که اوکراین در سه سال گذشته ساخته است، کنار بگذارد و در نتیجه دفاع خود را فلج کند. اوکراین باید ارتش خود را به 600000 نفر محدود کند، در حالی که روسیه محدودیتی ندارد. هیچ نیروی ناتو نمی تواند در خاک اوکراین مستقر شود، که به معنای پایان دادن به طرح های اروپایی – که ایالات متحده تاکنون ظاهراً از آن حمایت کرده است – برای استقرار “نیروی اطمینان بخش” در آنجا است.
دلیل دیگر این است که این طرح به شدت به تهاجم آقای پوتین پاداش می دهد. این به او انگیزه میدهد تا دوباره به اوکراین حمله کند، و به رئیسجمهور روسیه پول و زمان میدهد تا ارتشهایی را که برای تحقق هدف بلندمدت خود نیاز دارد، یعنی تهدید و اجبار مرزهای روسیه از قطب شمال تا دریای سیاه، بازسازی کند. پوتین بارها توافقات بین المللی را نقض کرده است. او خواهد دانست که آمریکا – حداقل در دوران ریاست جمهوری ترامپ – متحدان اروپایی خود را تحقیر می کند. حتی در تدوین این طرح هم از آنها مشورتی گرفته نشد. این برای آمریکا هم خوب نیست. ژاپن و کره جنوبی نیز شاهد این موضوع خواهند بود. چین هم همینطور – با نگاهی به تایوان.
حامیان ترامپ استدلال می کنند که چنین دیدگاه بدبینانه ای تضمین های امنیتی را که ایالات متحده به اوکراین می دهد نادیده می گیرد. بند 10 این طرح می گوید که اگر روسیه حمله کند، ایالات متحده “پاسخ نظامی هماهنگ” را تحریک خواهد کرد. اگر این تعهد قابل باور بود، شاید حتی این توافق هم قابل تحمل بود. اما اینطور نیست.
در دوران اوباما و بایدن، آمریکا همیشه به صراحت گفته است که مستقیماً بر سر اوکراین وارد جنگ با روسیه نخواهد شد. در دوران ریاست جمهوری ترامپ، حتی مشخص نیست که آمریکا برای دفاع از ناتو با روسیه وارد جنگ شود. طرح اوکراین «ضمانت» خود را کاملاً به اراده شخصی ترامپ وابسته کرده است و این تعهد حتی از سوی کنگره آمریکا نیز حمایت نمی شود.
بند 10 همچنین تصریح می کند که ایالات متحده در ازای حمایت از اوکراین پول دریافت می کند. تاریخچه جنگ مزدور نشان می دهد که اگر ارتشی داوطلبانه مسئولیت را نپذیرد نمی توان مطمئن بود که در لحظه نیاز حاضر می شود.
واضح است که این طرح یک توافق بد است که در واقع نوعی اولتیماتوم است. از خود بپرسید: اگر این طرح برای اوکراین آزادی بخش بود، چرا ترامپ باید آن را به زلنسکی تحمیل کند؟ اگر متحدان اروپایی آمریکا این کار را عاقلانه میدانستند، چرا اکنون به دنبال یافتن راهی – هر راهی – برای توقف آن هستند؟
پاسخ حامیان ترامپ این است که اوکراین باید با واقعیت روبرو شود: این کشور در حال از دست دادن قلمرو خود در جبهه است و هر توافقی باید منعکس کننده این باشد. شهرها و شبکه انرژی آن شب به شب توسط پهپادها و موشک های روسی بمباران می شود. زلنسکی همچنین درگیر یک رسوایی فساد است. رسوایی که در آن ده ها میلیون دلار توسط مقامات اختلاس شده و ممکن است به بالاترین سطوح دولت او برسد.
اما ترامپ مانند یک متحد رفتار نمی کند. او به وضوح این نقاط ضعف را فرصتی برای بهره برداری می داند نه برای ترمیم. در طول این جنگ، آمریکا و اروپا همیشه خیلی کم و دیر به اوکراین کمک کرده اند. این روزها آمریکا برای تهیه سلاح پول می گیرد. اروپا همچنین در ماه گذشته درباره طرح مصادره دارایی های روسیه با هدف تامین 140 میلیارد یورو (160 میلیارد دلار) برای اوکراین به توافق نرسید. (بر اساس طرح ترامپ، این پول اکنون تحت کنترل آمریکا خواهد بود تا آمریکا را سودآور کند.) رهبران اروپایی که امروز در “حالت وحشت” گرد هم آمده اند، بهای سنگینی را برای شکست خود در دست گرفتن ابتکار عمل می پردازند. این محکومیت کامل کوته فکری آنهاست.
حالا زلنسکی باید چکار کنه؟ اوکراین باید هر کاری که می تواند انجام دهد تا مجبور نباشد همزمان با ترامپ و پوتین مبارزه کند. بنابراین بهترین اقدام او این است که از ترامپ به خاطر تلاش های «معقول» او تشکر کند و در مورد این طرح وارد مذاکره شود. هدف او باید تلاش برای بهبود مفاد باشد به این امید که پوتین مخالفت کند و او بخواهد امتیازات بیشتری بگیرد. اگر مذاکرات به بن بست برسد، ترامپ در نهایت علاقه خود را از دست خواهد داد.
زلنسکی همچنین باید انتظار حمایت بیشتری از اروپا داشته باشد. رهبران اروپایی باید فوراً با جمهوریخواهان همفکر در کنگره تماس بگیرند تا ترامپ را از پیشبرد توافق در شکل فعلی آن منصرف کنند – یا در صورت شکست مذاکرات، اقدامات تلافی جویانه او علیه اوکراین را مسدود کنند. علیرغم مشکلات مالی وخیم اروپا، رهبران آن باید منابع لازم را برای ادامه جنگ اوکراین فراهم کنند – جنگی که اکنون ممکن است بدون آمریکا ادامه یابد. این نبرد ناامیدانه و پرهزینه خواهد بود، اما بسیار کمتر از هزینه دفاع از ناتو در برابر تهدید تشدید شده روسیه در صورت سقوط اوکراین. طرح کنونی آمریکا نه تنها برای اوکراین، بلکه برای اروپا نیز خطرناک است. بنابراین، رهبران اروپایی باید از روی عصبانیت وارد عمل شوند. آنها قبلاً زمان زیادی را صرف رویاپردازی کرده اند.
شکی نیست که این یک لحظه مخاطره آمیز است. وقتی یک رئیس جمهور بر اساس منافع آمریکا نیست، اما توسط – چه کسی می داند؟ – با انگیزه رویاهای سودهای کلان برای شرکت های بزرگ آمریکا، نفرت شخصی از زلنسکی، توهمات در مورد پوتین، یا تصورات نادرست در مورد معنای “دولت” بودن، هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد.





